ما ز دوستان چشم یاری داشتیم ...

ساخت وبلاگ

با خودم گفتم دیروز همه چی تموم شده

این عکس و انتخاب کردم و زیرش نوشتم

شروع ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۱

پایان ۱ شهریور ۱۴۰۲

دیروز یکی از سخت ترین روزهای زندگیم بود

چند بار تو طول روز گریه کردم

یه عالمه دوست و آشنا و صد پله غریب تر بهم زنگ زدن و پیام دادن و روز پزشک و تبریک گفتن

اما تو نه

چشم انتظارت بودم از همون دیشب ساعت دوازده

با هر نوتیف واتس اپ قلبم به تاپ تاپ میفتاد

حتی همین امروز هم ...

اما نه

خبری از تو نبود

می دونم حق داشتی ،گفته بودی هر موقع اومدی بهم سر بزن ،اومدم

از دور هم دیدمت اما جلو نیومدم

با خدا عهد بسته بودم

اما دیروزچشم به راهت بودم

محمد مهدی گفتم با این اتفاق برام تموم میشی و میری

اما باز امروز

مدام به یادت میفتادم

بعد از مدت ها شهدا طلبیدنم برم سر مزارشون

و چند بار ناخودآگاه چند نفر به چشمم شبیه تو اومدن

با این که دلم از دستت گرفته بود

اما سر مزار شهید خرازی از ته قلبم برات دعا کردم

رفته بودم درد دل ، رفته بودم به حاج حسین بگم مثل همیشه کمکم کنه

از دستت ناراحت بودم اما نمیدونم چی داری تو،چی هستی تو که این طور برایت دعا کردم

از همون دعاهایی که یقین دارم براورده است

دعا کردم برای خوشبختیت

برای عاقبت به خیریت

برای شادیت

محمد مهدی من

آدمای زیادی دور و برم هستن

اما هیچکی تو نمیشه

اومدم از خدا بخوام مهرت و از دلم ببره

اومدم بگم خدایا من دیگه طاقت ندارم

خلاصم کن از این درد عشق نابجا

تا وقتی عشق تو توی دلمه هیچکی به چشمم نمیاد

من از تو گذشتم و از خدا خواستم خودش عوضش و بهم بده

می دونم که به یادم هستی

می دونم که تو هم همینقدر دوستم داری می دونم

می دونم که تو هم تحمل میکنی

اما باید پایان پیدا کنه

باید تموم بشه

من دیگه تحملش ندارم

تحمل حمل این عشق سنگین

خدایا بگذر از گناهانم

نمی دونم تاوان چیه

اما بد دردیه این درد

بد غمی این غم

تحمل دوری از کسی که یه پیامش هزار بار بیشتر برام اهمیت داشت از این همه آدمایی که بهم تبریک گفتن

محمد مهدی دوستت دارم عشق زیبای من و از خدا میخام تموم شه این عشق

تموم تموم تموم

سالروز اسمانی شدنت مبارک......
ما را در سایت سالروز اسمانی شدنت مبارک... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ruhoreyhan بازدید : 56 تاريخ : چهارشنبه 8 شهريور 1402 ساعت: 2:20