تلنگر شهدایی

ساخت وبلاگ

بسم رب الشهدا 

وقتی که خیلی عصبانی بودم 

با خودم گفتم اگه الان شهید همت بود ،شهید خرازی یود،شهید هادی بود چی کار میکرد 

فهمیدم واقعا اصلا اصلا بهشون برنمیخورد اصلا چه مهمه حرف بی محتوایی مث اون حرف 

و واقعا هم اروم شدم 

دارم فکر میکنم چقدر ضرر کردم این مدت که از شهدا دور شدم 

این و می دونم که زندگی تو این دنیا بدون بودن با شهدا و اهل بیت خیلی خیلی خیلی سخته 

پیش خودتون نگهم دارید شهدا هر چند که می دونم خیلی چرت و پرتم ...

_____

امشب یاد اون شب افتادم که داشتم پشت سر سین غیبت میکردم و خیلی هم ناراحت بودم از دستش 

مدام در کمد باز بود و عکس شهید زین الدین روش بود و جلوم باز بود اما نمی دونم چرا اصلا توجهی نمیکردم 

واضح تر از این حرف بزنن شهدا اخه 

کمدی و اتفاقی بیاری تو اتاق و درش و باز کنی عکس شهید و ببینی و چند روز بعدش این اتفاقا ولی باز توجه نکنی 

دارم فک میکنم حقم بود همه این ناراحتی ها و اعصاب خوردیا و این سردرد لعنتی چند روزه 

و اینکه کوثر خیلی در حقم بد کرد اما خب نتیجه غیبتی بود ک کردم و نتیجشم شد این ....

_____

خدایا لحظه ای به خودم وا مگذارم ...

سالروز اسمانی شدنت مبارک......
ما را در سایت سالروز اسمانی شدنت مبارک... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ruhoreyhan بازدید : 137 تاريخ : شنبه 30 آذر 1398 ساعت: 22:38